نگاه سوم نگاهی بس روشن امّا پنهان فقط تو بدان
نگاه سوم نگاهی بس روشن امّا پنهان فقط تو بدان
کاش قلب ها آنقدر خالص بودند که دعاها قبل از پایین آمدن دستها مستجاب می شدند♣
آخرين مطالب
لینک دوستان.ودر انتها درگاه پرداخت

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نگاه سوم و آدرس negahesevom.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

بسم الله القاصم الجبارین 

" إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَاد ِ "

 


شکست پروژه انبیاء الهی!؟

بارها و بارها و بارها از بنده سوال شده است که؛

اگر حق و حقیقت پیروز است و راه و رسم درست و صحیح در پیروی از حق است،پس چرا همواره در طول تاریخ پیروزی از آن باطل بوده و همیشه این شیطان و پیروانش بوده اند که فاتح میدان بوده اند!؟

حقیقتاً ما اگر نگاهی گذرا به تاریخ گذشته داشته باشیم خواهیم دید که این سخن بیراهی نیست و در طول تاریخ،حق و حقیقت همواره در برابر ناحق قربانی شده است!
از رویاروئی یکایک پیامبران الهی با طاغوت زمانشان گرفته تا خود واقعه عاشورا -جز مواردی بسیار معدود و اندک- قصه همین بوده !

اما چرا و به چه دلیل!؟


برداشت اول – عملکرد جبهه باطل!

اجازه بدهید تا بعنوان سرآغاز،یک ماجرای واقعی را برایتان حکایت نمایم؛

جام جهانی فوتبال 1990 ایتالیا،مرحله یک هشتم نهائی دیدار میان 2 تیم برزیل و آرژانتین!

زمانیکه تیم فوتبال برزیل برخلاف اکثریت پیش بینی ها و در عین شایستگی و برتری کاملاً محسوس،نتیجه مسابقه را یک بر صفر به آرژانتین واگذار کرد،هافبک سرشناس برزیلی "کلودیو ابراهیم وازلئال برانکو" طی یک مصاحبه مطبوعاتی عنوان کرد که آرژانتینی ها در نیمه دوم مسابقه با آبهایشان ما را مسموم کردند!!!
"کلودیو برانکو" آن زمان مدعی شده بود که پس از نوشیدن از بطری آب آرژانتینی ها تمامی عضلات بدنش کرخت شده و به سختی آن مسابقه را به پایان رسانیده بود!

اما همان زمان تمامی مطبوعات ورزشی او را بواسطه این صحبت،مضحکه عام و خاص نمودند و به خاطر این ادعای عجیب و غریب وی را ریشخند نموده و به باد تمسخر گرفتند!
اما این ماجرا گذشت تا اینکه "دیه گو مارادونا"(کاپیتان تیم ملی آرژانتین در جام جهانی 1990)چهارده سال بعد از آن ماجرا و در سال 2004 ،به خاطر زیاده روی در مصرف مواد مخدر و همچنین آثار زیانبار ناشی از اضافه وزن به سختی بیمار شده و به بستر مرگ افتاد...
از آنجائیکه نوع آدمی وقتی مرگ را به خود نزدیک احساس می کند وجدانش بیدار شده و زبان به اقرار و اعتراف می گشاید،"دیه گو" نیز متاثر از آن شرایط وخیم که گریبان گیرش شده بود لب به اعترافی تکان دهند گشود و پرده از رازی برداشت که سبب حذف تیم برزیل از جام جهانی 1990 شده بود!
او گفت که؛
حق با "برانکو" بود!...ما بطری های آب خودمان را مسموم کردیم و به بچه های تیم گفتیم که آبهائی که در اختیار تیم ما قرارداده اند بی کیفیت است،و شما اگر در بین بازی به آب نیاز داشتید حتماً از بطری های آب تیم برزیل بنوشید!
از این ماجرا تنها من،سرمربی تیم و پزشک تیم خبر داشتیم...
در واقع این ایده دکتر بیلاردو سرمربی تیم بود چرا که او اعتقاد داشت؛
ما به هر قیمتی که شده باید برزیل را حذف کنیم و این جام را به خانه ببریم!

"پیروزی به هر قیمتی که شده!"

 

عالیجنابان،بزرگواران،سروران و عزیزان!
همواره این استراتژی شیطان و شیوه سپاه باطل در تمامی تاریخ بوده است؛

"پیروزی به هر قیمتی!"

برای غلبه بر حریفانت دوپینگ کن،اگر جواب نداد حریف را مسموم کن،ولی در این میدان مسابقه پیروز شو ولو به هر قیمتی!

عزیزان! در دیپلماسی شیطان جوانمردی و لوطی گری جائی ندارد!


برداشت دوم – عملکرد جبهه حق!

و اما در جبهه حق...؛

بزرگواران! استفاده از شگرد و بازی و سیاست بمنظور پیروزی،در میان جبهه حق جائی ندارد حتی برای کسری از ثانیه!!!
حاکمیت حق برپایه اصول اخلاقی و رسوم جوانمردی استوار است،و حق هرگز ذلت پیروزی کثیف را برنمی تابد و غلبه بر باطل را به شیوه خودش پیروزی نمی داند!
حق شرم دارد از اینکه برای پیروزی در این میدان حتی لحظه ای به استفاده از نیرنگ و سیاست بیاندیشد تا چه رسد به آنکه بخواهد بدان شیوه متوسل شود!

روایتی از سپاه حق و شیوه عملکرد آن در رویاروئی با سپاه باطل!

شما حتماً شنیده اید که؛
وقتی در اوایل محرم الحرام سال 61 قمری سپاه امام حسین علیه السلام وارد کربلا می شود، با گروهی از سپاهیان عمر سعد به فرماندهی حربن یزیدبن ریاحی روبرو می گردد و متوجه می شود که آنها تشنه هستند و آبی ندارند،پس به اصحاب خود دستور می دهد که به آنها آب داده و حتی اسبانشان را نیز سیراب نمایند!
اما عمرسعد لعنت الله علیه در تاسوعا و عاشورا چه کرد!؟
آن ملعون حتی زنان و کودکان حرم حضرت سیدالشهدا را از آب محروم کرد...
برای چه!؟
برای اینکه امام را تحت فشار بگذارد و سریعتر و آسانتر پیروز گردد...این شیوه شیطان و راه ورسم سپاه باطل است!
اما امام علیه السلام که پیشوای حق است چگونه رفتار می کند!؟
در روایات آمده است که گروه بیشماری از جنیان قبل از عاشورا به کربلا آمده بودند تا امام را از نزدیک یاری نمایند...زعفر جنی که فرماندهی بخش کوچکی از آن سپاه عظیم جن را عهده دار بوده است به امام می گوید که اگر اذن جهاد بدهی من و یارانم در کمتر از نیمروزی تمامی این سپاه کفر را منهزم و پراکنده می کنیم!...اما امام اجازه جهاد به آنها نمی دهد و همگی آنها را مرخص می کند اما بسیاری از آنها حاضر به ترک گفتن امام نمی شوند اما امام می فرمایند که اگر من ولی شما هستم به شما فرمان می دهم که میدان را ترک کنید...و تنها آن زمان همگی از حضور امام مرخص می شوند...اما زعفر جنی پس از مدتی به تنهائی بازمی گردد و می گوید یا اباعبدالله،مادرم گفت که اگر فرزند فاطمه سلام الله علیه را تنها بگذاری از تو راضی نخواهم شد و تو را عاق والدین خواهم نمود!...امام به او می گوید پس فقط بنشین و نظاره گر باش و زنهار و مبادا  که دخالتی بکنی!
براستی چرا امام حسین علیه السلام چنین تصمیمی می گیرد!؟
چرا امام برای پیروزی بر سپاه یزید از این سلاح نامتعارف(حضور قوای جن)استفاده نمی کند و نبرد را به سود خویش به پایان نمی رساند!؟
بدین علت که پیشوای حق پیروزی به هر قیمتی را،پیروزی نمی داند...انسان در برابر انسان و شمشیر در برابر شمشیر!

و اما سپاه حق و حقیقت و روایتی دیگر از آن؛

 زمانیکه کوفیان سست و ماتم زده متوجه می شوند که بازی خورده اند و در صفین حق با حضرت علی علیه السلام بوده و قرآن بر نیزه کردن و جریان حکمیت از سوی معاویه نیرنگی بیش نبوده،پشیمان گشته و به امام مراجعه می کنند تا مجدداً به جنگ با معاویه و سپاهیان او بروند...
سپاه بزرگی برای کارزار آماده می شوند تا به فرماندهی حضرت علی علیه السلام به سراغ معاویه رفته و کار او و یاران نیرنگ بازش را یکسره کنند...اما چندین فرسخ پیش از رویاروئی با سپاه معاویه لعنت الله علیه خبر به امام می رسد که خوارج نهروان فتنه و آشوبی به پاکرده اند و راه را بر مردم می بندند و دوستداران امام را می کشند و از جمله این جنایات فجیع اینکه "ابن خباب" را ذبح کرده اند و شکم زنش را پاره کرده و جنین از درون شکمش بیرون آورده اند!...
وقتی امام می شنود سرمرکب خویش را به سوی نهروان کج می کند و بین واجب و واجب تر، دومی را برمی گزیند و هرچه یاران و اصحابش به او می گویند که؛
چندین فرسخ بیشتر تا نابودی کامل معاویه فاصله نیست اجازه بدهید تا ابتداء کار او را یکسره نمائیم و سپس به سراغ نهروانیان برویم...
اما امام نمی پذیرد و در پاسخ اشاره می کند که از منظر حق(خدایتعالی)هم اینک خوارج نهروان در اولویت هستند!
برای هرکسی مسلم است که اگر امام در آن زمان تنها در اجرای امر حق،اولویت را رعایت نمی نمود و ابتداء به جنگ معاویه می رفت،کار سپاه باطل همان 1400 سال پیش تمام بود و حق حاکم شده بود و قصه تمام!...
اما همه می بینند که پیشوای حق نه تنها دوپینگ نمی کند،و نه تنها از شیوه های نامتعارف استفاده نمی کند،و نه تنها حریف خود را مسموم نمی کند،بلکه آنچنان مقید به اصول اخلاقی – الهی  است که حتی حاضر نیست ترک اولی نماید !(ترک اولآ یا ترک اولویت یعنی واجب را بر واجب تر مقدم داشتن) 

نقل است که حضرت علی علیه السلام و یکی از اصحاب از کنار خانه ای می گذشتند که صدای بسیار زیبایی را می شنود که آیاتی از قرآن را تلاوت می نمود...آن یار امام(که احتمالاً میثم یا عمار بوده است)از آن صدای روح نواز به شگفت می آید و حیرت می کند اما امام به او می گوید که از حبیبم رسول خدا شنیدم که صاحب این صوت زیبا قاتل من است...آن یار امام می گوید اگر بدین امر یقین دارید اجازه بدهید تا هم اکنون بروم و کار وی را یکسره نمایم اما امام در جواب می فرماید؛
اگرچه یقین دارم اما در راه و رسم حق، قصاص پیش از فعل جایز نیست!

 شما ببینید که درجه ایمان و اعتقاد به اصول اخلاقی و درست کرداری در میان پیشوایان حق تا چه اندازه است که حضرت امام سجاد علیه السلام می فرمایند؛ 
براستی که اگر قاتل پدرم شمشیری را که با آن قصد قتل پدرم را داشت،نزد من به امانت می گذاشت من امانت او را به وی باز می گرداندم!     

اما آن ابلیس خبیث ملعون و سپاه باطلش نه تنها اماناتی را که تهدید جان آنهاست بلکه هیچ امانتی را به صاحبش رد نمی کنند،و نه فقط کسانی را که تهدید جان آنها هستند بلکه هزاران هزار انسان بیگناه را نیز که هیچ خطری برای آنها محسوب نمی شوندبه جرم ناکرده و پیش از موعدش می کشند!!!

خب درجائیکه حق اینچنین به درستکاری و اخلاق پایبند است و باطل آنچنان به زشتکاری و نیرنگ،آیا از سپاه باطل انتظار دیگری به جز پیروزی می توان داشت!؟
بزرگواران! باطل همیشه از پشت خنجر میزند و برای استیلای خود بر جهان،از هرشگردی استفاده می کند... نیرنگ و سیاست همواره از کارآمدترین ابزار "ناحق" است و رمز پیروزی این شجره منحوسه و ارباب پلیدشان ابلیس در طول تاریخ،همین بوده است و لاغیر!

حضرت علی علیه السلام می فرماید؛
اگر بنای حق برپایه مصلحت اندیشی و سیاست بود،علی سیاست باز ترین عرب بود!

 و شما این را یقین بدانید که اگر قراربود تا در نبرد میان حق و باطل،اربابان حق و حقیقت نیز از نیرنگ و سیاست استفاده کنند،آنگاه استیلای ناحق بر جهان به اندازه یک نیمروز هم نبود!
 

و اما سخنی از باب ضرورت و در حکم حسن ختام؛
اگرچه از برای این وبسایت مایه ننگ و شرمساری است که حتی نامی از شجره ملعونه آل سعود به میان آورد،اما به ناگزیر از برای آنها و یا کسانی که این سخن را به گوش آنها می رسانند می گوید تا بدانند که؛
اگرچه میان خدا با هیچ کس خویشاوندی نیست اما شاید در این بین شخص یا اشخاصی باشند که میان آنها و قوای الهی - علی الخصوص فرشتگان قهر و ملک خشم جناب سطاطائیل علیه السلام - قرابتی باشد...و حتی شاید بحث دین و مدیون باشد!
آنها باید بدانند که در این میان کسی هست که نه پیشوای حق است،نه الزامی بر رعایت اوجب و اولی دارد،نه اهل ملاحضه است و نه حتی عهدی دارد که برای درهم کوبیدن باطل از شیوه نامتعارف استفاده نکند!
این "هیچ ابن هیچ کس" اگر ناگزیر گردد برای درهم فروکوبیدن شجره ملعونه آل سعود از هر شیوه نامتعارفی استفاده می کند!
ای در کنج عافیت نشستگان به تفریح خود بپردازید و به تحریک ابلیس ملعون و کارگزاران غضب شده اش،چوب در لانه زنبور نکنید و وارد این ماجرای خطرناک و این بازی مرگ آفرین نشوید،چرا که اگر مدیون دین خود را طلب نماید به اذن حضرت جبارومنتقمجل العظمة ،قوای خشم الهی کاخ سلطنت آل سعود و شاهزادگانش را همچون پشم زده شده درهم خواهند کوبید و جهانیان بقایای اجساد ایشان را همچون بقایای "اصحاب فیل" روئیت خواهند نمود؛

"فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَّأْکُولٍ "

اسما خداوند متعال

[ 26 مرداد 1395برچسب:رستاخیر,محصولات تراریخته, بیوتروریسم, جنگ خاموش, شیرخشک آلوده, نستله شرکت صهیونیستی, محصولات غذایی دستکاری شده, بیوتروریسم, بیوتروریسم در تاریخ, نمونه های بیوتروریسم, نظم نوین جهانی, جنگ خاموش, حقایق آمریکا, محصولات تراریخته, ابزار کنترل جمعیت, واکسن در دستان بیل گیتس, حقایق صهیونیزم, واکسن های آلوده و سمی, محصولات تراریخته, بیوتروریسم, تهدید نوین علیه مسلمانان, ارل بوتز, وزیر کشاورزی دوره نیکسون, غذا یک سلاح است, ابزار غذا, محصولات تراریخته, جنگ خاموش اسراییل, بیوتروریسم,جنگ نرم,بیوتروریسم,ویروس,اخرزمان,فتنهآخر زمان,مرگ, فتنه,ایمان,جنگ,جهاد,توبه,امام,امام زمان,فراماسون,فراماسونری,دجال,رستاخیز,بیوتروریسم,کد,چله,امام,شیطان,شیطان پرستی,جهاد,داعش,جنگ,یمن,میانمار,هولوکاست,ایلومناتی,جادو,کابالا,صهیون,صهیونیسو,اسراییل,موسی,عیسی,سلیمان,نوح,جنگ نرم,اینترنت,اهنگ شیطان,رقص مرگ,, ] [ 2:54 قبل از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]

بسم الله الرحمن الرحیم 



اگرچه رویم خجل از دیدن روی توست
با این وجود آرزویم آرزوی ظهور توست

 

سخن اول)

چرا ما باید آرزومند ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام باشیم و تعجیل،تسهیل و تسریع در امر فرج حضرتش را از خداوند متعال درخواست نمائیم!؟ 

امام صادق علیه السلام فرمودند:  
«فلما طال علی بنی اسرائیل العذاب ضجوا و بکوا الی الله اربعین صباحاً فاوحی الله الی موسی و هارون یخلصهم من فرعون فحطّ عنهم سبعین و مأه سنة، هکذا انتم لو فعلتم لفرج الله عنا، فاما اذ لم تکونو فان الامر ینتهی الی منتهاه»            
یعنی:  
«زمانیکه عذاب بنی اسرائیل طول کشید،آنان چهل صبح به درگاه خدا گریستند،ناله کردند و ضجه زدند. پس خداوند 170سال در فرج آنان تعجیل کرد و به موسی و هارون وحی نمود که آنان را از فرعون خلاصی بخشند.شما نیز اگر چنین کنید،خداوند فرج ما را می رساند و اگر مانند آنان نباشید،امر ظهور به انتهای زمان معین خود مو کول خواهد شد». (تفسیر عیاشی جلد 2 صفحه 154)

و اما شما خود به عینه شاهد بوده اید که ظرف این چند سال اخیر چه فتنه ها که به پا نشده و چه آشوب ها که صورت نگرفته است...شما خود دیده اید که این فتنه آخرالزمان را هرکجا که خاموش کرده اند درجای دیگری برافروخته شده،و از هرکجا که رانده اند از جای دیگری سربرآورده است؛  
در افغانستان مهارش می کنند سر از اوکراین در می آورد،در سوریه جلوی آنرا می گیرند به عراق می گریزد،یک روز مصر و تونس و لیبی و مغرب را آشفته می نماید،فردا روزی رفته و نوار غزه را به آشوب می کشد،روز دیگری سراز یمن در می آورد و و و...         
این فتنه آخرالزمان همچون گره کوریست که گشودنش از توان ما خارج است.گره ای که روز به روز نیز پیچیده تر خواهد شد و تا آنجا پیش خواهد رفت که نهایتاً بشریت در مقابل آن زانو زده و از پای درخواهد آمد!      
پس باید اذعان داشت که در شرایط موجود و با اوضاع فعلی حاکم برجامعه جهانی،کاملاً بدیهیست که اگر از جانب درگاه الهی در امر ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام مساعدتی نشود و خدای نخواسته در این میان بداء حاصل گردد،بشریت تاوانی بس سهمگین خواهد پرداخت و از بابت این تاخیر،لطمات جبران ناپذیری خواهد دید!                   
پس الزاماً برای رهائی از این هزارتو و برای دفع این ابرفتنه نیاز به حضور مدبرانه منجی است که زیر نظر رهنمودهای حکیمانه الهی این قائله را رفع و رجوع نماید و این جامعه بحران زده و این کشتی آسیب دیده را از این دریای طوفانی به سلامت عبور داده و به ساحل نجات برساند انشاالله.  

سخن دوم)

نباید از ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام احساس ترس و تعذب کرد!    

متاسفانه در سایه آموزه های غلط  -که آن نیز مسلماً از فتنه شیطان سرچشمه می گیرد - بسیاری از مردم می پندارند که با ظهور امام زمان علیه السلام آسایش و آرامش از آنان سلب خواهد شد و به مشقت و گرفتاری دچار خواهند گشت!!!        
مردم می بایست یقیین بدانند که ایشان نمی آیند مگر برای تسهیل در امور!  
امروزه مردم در همه جای دنیا از گرفتاری در امور شخصی گرفته تا تخریب محیط زیست،آثار زیانباری را دیده و لمس می کنند...سازمان ها و نهاد های جهانی در خصوص فجایع متعدد زیست محیطی و آثار بسیار زیانبار ناشی از گرم شدن زمین مرتباً بیانیه صادر کرده و هشدار می دهند درحالیکه از دست هیچکسی نیز کاری ساخته نیست!   
برای حل این مشکلات فردی و جمعی مسلماً نیاز به حضور کسی است که همگان به او اعتماد کنند و پایان دادن همیشگی به این دغدغه ها را به او بسپارند البته با همکاری،هماهنگی و کمک خودشان!     


در آیات پایانی سوره کهف اشاره شده؛
زمانیکه ذوالقرنین به مشرق زمین می رسد با گروهی از مردم ملاقات می کند درحالیکه  که آنها از شرارت یاغیانی با نام "یاجوج و ماجوج" به ستوه آمده اند...آنها به ذوالقرنین می گویند که اگر بتوانی ما را از شر این قوم راهزن و یاغی خلاص کنی ما به تو گنجهای فراوانی خواهیم داد...اما ذوالقرنین به آنها می گوید که من برای حل این مشکل به گنجهای شما احتیاجی ندارم بلکه همراهی و کمک خودتان را لازم دارم!!!

در واقع ذوالقرنین ایده و راه حل رهائی از مشکل را ارائه می کند و مردم آنرا اجرا می کنند و بدین ترتیب از شر فتنه "یاجوج و ماجوج"برای همیشه رهائی میآبند!   

مردم در همه جای دنیا باید بدانند که هم اکنون "یاجوج و ماجوج" به ما زده و رهائی از شرآنها ممکن نیست مگر درسایه ظهور ولی خدا و با هماهنگی و همکاری خود ما و این را نیز باید بدانند که آن عزیز به پول و سرمایه ما هیچ احتیاجی ندارد و خودش به تنهائی صاحب سرمایه خدادای فراوانیست.         

خوب به خاطر دارم که سالها قبل و زمانیکه بسیار جوان بودم با یکی از دوستان راجع به زمان ظهور حضرت بحث می کردیم...فضای بحث بسیار هیجانی شده بود و همچنان با شور و حرارت از زمان ظهور امام زمان می گفتیم...می گفتیم که اگر امام زمان بیاید چنین و چنان می کند این گنهکار را می گیرد،آن خلافکار را می کشد،آن دیگری را چوب ادب می زند،از تیغه شمشیرش خون میچکد،تا رکاب اسبش را خون می گیرد و و و...

همان شب در عالم رویا شنیدم که صدای با هیبتی،با لحنی آمرانه مرا مورد خطاب قرارداد که؛

"نه شمشیری از رو خواهم بست،و نه قطره ای خون ریخته خواهد شد!"


اما بازهم خاطره ای دیگر را تعریف می کنم که زبان حال جامعه جهانی ماست؛          
در همان ایام جوانی روزی به کوهستان رفته بودم و در هنگام بازگشت یکی از مسیر های فرعی و میانبر را به اشتباه رفتم...هوا گرگ و میش بود و من نیز با اطمینان خاطر از اینکه در مسیر صحیح قراردارم با سرعت حرکت می کردم تا پیش از تاریک شدن هوا خودم را به کوهپایه و آبادی برسانم...ناگهان احساس کردم که سایه ای در پشت سرم حرکت می کند!برگشتم و نگاه کردم دیدم جوانی همسن خودم سلام می کند...به او جواب گفتم و بلافاصله اضافه کردم که؛       
"رفیق! من محلی هستم و در یک مسیر فرعی حرکت می کنم مبادا به امید من حرکت کنی و از مسیر خودت باز بمانی!؟"       
چند لحظه ای مکث کرد و سپس گفت؛         
"جسارت نشود اما فکر می کنم شما در مسیر اشتباهی قراردارید و اگر ادامه بدهید گم خواهید شد...من از بالای یال شما را دیدم و حدس زدم که ممکن است به خاطر محدودیت دید در هنگام غروب مسیر را اشتباهی رفته باشید بنابراین با سرعت حرکت کردم و پس از حدود بیست دقیقه خودم را به شما رساندم تا جسارتاً این موضع را به شما تذکر بدهم البته اگر قصد خودکشی ندارید(البته این را به مزاح گفت چون آن زمان خودکشی  - خصوصاً عشاق شکست خورده - در کوهستان باب بود) !"      
هم عصبی شدم و هم خنده ام گرفته بود(متاسفانه بنا به دلایلی در آن زمان دچار عجب و غرور کاذب شده بودم)به او گفتم؛        
"بچه جان! من بیست سال است در این سلسله جبال کوه پیمائی می کنم و تمامی مسیر ها را یک به یک مثل کف دستم می شناسم آنوقت تو از بالای یال خودت را به من رسانده ای که مثلاً مرا به مسیر درست راهنمائی کنی و به خیال خودت مرا نجات دهی!؟"        
وقتی دید با عنصر کله شقی طرف است که به این راحتی ها زیر بار نمی رود،بلافاصله نقشه ای را از داخل کوله پشتی اش درآورد و گفت؛      
 "پس بیا تا با هم نگاهی به این نقشه بیاندازیم...اگر مسیر ها را خوب می شناسی پس باید بدانی که این قله سمت چپی فلان قله است و آنکه در قسمت شمالی قراردارد با توجه به لبه تیز آن فلان قله است و اینهم دره میانی است و آن قسمت هاشور خورده مسیر اصلی است و در این قسمت نیز دو مسیر فرعی و میانبر وجود دارد که مسیر پایین تر بن بست است و ما دقیقاً در همین مسیر قرارداریم!"         
چند لحظه با دقت نگاه کردم و بلافاصله متوجه اشتباهم شدم...او دقیقاً درست می گفت،من اشتباهاً در مسیر بن بست در حال حرکت بودم،مسیری که دقیقاً مشابه مسیر سمت راست خود بود اما انتهای آن به یک دیواره بلند و صعب العبور منتهی می شد...و چنانچه آن رفیق عزیز مرا ندیده بود و یااینکه بی تفاوت عبور کرده و مرا متوجه اشتباهم نکرده بود،مشخص نبود که آن شب سرد زمستانی و در برودت منفی بیست درجه،در آن کوهستان چه بر سرم می آمد!"

حتماً می دانید چه می خواهم بگویم!
حکایت این بنده حقیر و آن رفیق نجات بخش دقیقاً حکایت جامعه امروز جهانی و حضرت بقیة الله الاعظم است!

آیا آن رفیق گرامی در آن روز کذائی برای اینکه مرا از خطر مرگ نجات دهد با مشت و لگد به جانم افتاد و دست و پای مرا بست و مرا به زورسرنیزه از آن مسیر غلط بازگردانید!؟      
خیر!بلکه آن دوست بزرگوار ابتدا مرا تعقیب کرد و پس از اینکه مطمئن شد که مسیر را اشتباهی می روم خودش را به من رسانید و سپس با منطق و استدلال صحیح و در کمال آرامش مرا از خطر قریب الوقوعی که با آن روبرو بودم آگاه کرد و پس از آن نیز انتخاب را به عهده خودم گذاشت و بدیهی بود که من نیز پذیرفتم چون از جانم که سیر نبودم و قصد خودکشی نداشتم!؟ و اگرچه به علت همان غرور کاذب و بیجا اندکی معذب و سرخورده شدم اما در دلم خدای را شکر کردم که آن جوان را به دادم رسانید...

بزرگواران! درجامعه امروز جهانی کسانی که با ظهور امام عصر علیه السلام مخالفت کرده و در برابر آن موضع می گیرند،حقیقت موضوع را درک نکرده و ناآگاهند...یا اینکه دچار همان غرور کاذب هستند... و یااینکه واقعاً قصد خودکشی دارند!!!

در روایات آمده است که؛        
حضرت مهدی علیه السلام پس از ظهور با سفیانی ملاقات می کند و او را تشویق به توبه نموده و بسوی خدا دعوت می کند و منطق و کلام حضرت آنچنان تاثیرگذاراست که سفیانی می پذیرد!   
سفیانی زمانیکه از ملاقات با امام بازمی گردد یاران و نزدیکانش گرادگرد او را گرفته و از او می پرسند؛  
"ما صنعت یا سفیانی!؟" (یعنی ای سفیانی چه کردی!؟)      
سفیانی درپاسخ آنها می گوید؛         
"من در برابر منطق پولادین او هیچ نداشتم و اسلام وی را پذیرفتم"

(این درحالیست که باید بدانیم جنایات سفیانی به مراتب بیشتر از آنچیزی است که ما هم اینک از اصحاب داعش و گروه های وهابی و تکفیری مشاهد می کنیم!)

بازهم در پاره ای از این روایات اشاره شده است که؛   
سفیانی پس از پیمان شکنی،وقتی بدست یاران امام  عصر علیه السلام دستگیر شده و به نزد ایشان برده می شود،حضرت از اصحاب خود درباره او چاره جوئی می کند... اما اصحاب حضرت به ایشان می گویند؛    
بازهم می خواهی رهایش کنی تا پیمان شکنی نموده و فتنه برپا کند!؟         
سپس امام علیه السلام می فرمایند؛      
پس او را به خودتان واگذارش نمودم! (بدین مفهوم که حکم را خود شما در مورد او اجرا کنید)

این نمونه ای از برخورد حضرت علیه السلام با یک عنصر پلید و آلوده و جنایتکار است که در روایات بدان اشاره شده است،شخصیتی که درجات بسیار پایین تر از آنرا اگر بدست ما بسپارند بلادرنگ هلاکشان می کنیم اما  می بینیم که امام علیه السلام در مورد آنها رافت داشته و به هدایتشان امیدوار است!  
آیا از ظهور چنین امام و پیشوای بزرگی باید ترسید و یا احساس تعذب نمود!؟!؟!؟       

"آنکه با نمرود این احسان کند            ظلم کی با موسی عمران کند!؟"


سخن سوم)

شب آرزوها و آرزوی ظهور امام عصر علیه السلام!

ماه رجب ماه بسیار بزرگ و با فضیلتی است آنچنان که آنرا ماه خدا می خوانند...       
از ماه های چهارگانه قمری که به ماه های حرام موسوم هستند،سه ماه ذی القعدة الحرام،ذی الحجة الحرام و محرم الحرام اختصاصاً بواسطه انجام اعمال حج،جنگ در آنها حرام شده است اما چهارمین ماه که جنگ  در آن حرام است – شاید به احترام خود حضرت حقتعالی – همین ماه رجب است!

اولین شب جمعه ماه رجب "لیلة الرغائب" یا شب آرزوها نام دارد...می گویند هرکسی پنجشبه اول ماه رجب را روزه داری کند و سپس شامگاهان با خدا رازونیاز نماید،حضرت حقتعالی آرزویش را برآورده        می سازد.  

مرحوم حاج شیخ عباس قمی رحمة الله علیه در مورد "لیلة الرغائب" در کتاب مفاتیح الجنان اعمالی را نوشته است از جمله روزه پنجشنبه اول ماه را و سپس یک نماز با فضیلت که شامگاهان مابین مغرب و عشاء خوانده می شود.  

عزیزان! بیائید تا همه با هم تمامی آرزوهای خود را در آرزوی ظهور حضرت مهدی علیه السلام خلاصه کنیم و امسال در این شب خجسته ظهور حضرتش را یگانه آرزوی خویش قراردهیم چراکه اگر به مرحمت و لطف الهی این آرزوی جمعی ما برآورده گردد،انشاالله در سایه دولت آسمانی آن حضرت جمیع آرزوهای همه ما محقق خواهند شد.

پس اگر ظهور حضرتش را عاجلاً و به زودی زود می خواهیم و خدمتگزاری در دولت جهانی او را در همین ایام آرزو داریم،شاید آرزوی ظهور آن حضرت در این شب آرزوها – پنجشنبه 3 اردیبهشت – آخرین فرصت باشد. 

(ثبت نظرات)

 

اسما خداوند متعال

[ 26 مرداد 1395برچسب:, ] [ 2:54 قبل از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]

بسم الله الرحمن الرحیم 

اللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک،عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة،وَ الصَّولَةِ الحَیدریَّة،و العِصمَةِ الفاطِمیَّة،و الحِلمِ الحَسَنِیَّة،و الشّجاعَةِ الحُسَینِیَّة،و العِبادَةِ السَّجّادِیَّة،و المآثِرِ الباقِریَّة،و الآثار الجَعفَرِیَّة،و العُلومِ الکاظِمیَّة،و الحُجَجِ الرَّضَوِیَّة،و الجُودِ التَّقَوِیَّة،و النَّقاوَةِ النَقَوِیَّة،و الهَیبَةِ العَسکَریَّة،و الغَیبَةِ الإلهیَّة،أللّهمَّ عجل فرجه و سهِّل مخرجه و جعلنا من شیعته و اعوانه و انصاره.

علیرغم هشداری که در تاریخ  1394/01/07  در خصوص توقف حملات به خاک یمن داده شد،متاسفانه همچنان شاهد جسارت و ماجراجوئی متخاصمین هستیم! جنگجویانی که حقیقتاً مشخص نیست که با چه نیتی پای در چنین ورطه هلاکتی نهاده اند؛    
آیا آنها می خواهند که جلوی تشکیل یک حکومت شیعی را بگیرند!؟   
و یا جلوی ظهور حضرت ولی الله الاعظم را!؟   
علی ایحال.    

عاقلانه و خردمندانه است که در این زمان "برادران یمانی" ضمن صبر و تحمل و بردباری،خویشتن داری از خود نشان داده و با تکیه بر خدایتعالی و قوای الهی او همچنان در موضع دفاعی قرارداشته و از پاسخگوئی متقابل پرهیزنمایند تا شعله های آتش این شرارت که به تحریک شیطان و شرارت صهیون و آل سعود برافروخته شده است فروزان تر نگردد...
به نظر می رسد که لازم است تا در این مقطع زمانی "برادران یمانی" - که امید است انشاالله  تعالی به قصد قرب و رضای الهی اقدام به برپائی این جنبش و انقلاب نموده باشند - بیانیه ای بین المللی را صادر فرموده و بمنظور اتمام حجت با کافران متخاصم، به سمع جهانیان برسانند؛

"بیانیه یمن" –

"برادران یمانی"در سایه صدور این بیانیه می بایست که پیش از هرچیز آرامش را به جهانیان عرضه نموده و مواضع خردمندانه خویش را برای آنها بازگو نمایند...    
قطعاً از دید شما برادران خردمند حکومت مردمی یمن متعلق به تمامی آحاد خواهد بود ولو اینکه هیئت حاکمه آن از سادات و شیعیان باشند...     
بدیهیست که حکومت مردمی یمن تحت لوای رهبری و هدایت شما سادات عزیز متعلق به همگان است و آنچه که پس از استقرار دولت ملی شما عزیزان در یمن وجود خواهد داشت آرامش،صلح،دوستی و برادری با همه جهانیان است...          
چه خوب است تا طی این بیانیه شما به همه ملتها و دولتها اعلان نمائید که هیچ دشمنی و مخاصمه ای بین "یمن جدید" و هیچ کشوری در جهان نخواهد بود و ثمره تشکیل این دولت مردمی چیزی به جز روابط دوستانه و برادرانه نیست،علی الخصوص با همسایگان و حتی کشور عربستان...
طی این بیانیه به آنها اطمینان قلبی بدهید که تنگه باب المندب و خلیج عدن معبر صلح و دوستی است و مردم یمن قدوم همه رهگذران از این آبراهه را مبارک و خجسته دانسته و ارج و منت می نهند...
جهانیان باید اطمینان یابند که تلاش شما در این اقدام اصلاحگرانه و جنبش داخلی فقط بدین منظور است تا اراذل و اشرار القاعده و سایر گروه های تکفیری را از کشور خود بیرون رانده تا یمن به سرنوشت افغانستان،عراق و سوریه دچار نشود و به لانه ای امن برای تروریست ها مبدل نگردد... و قص علی هذا.

بزرگواران! بدیهیست پس از انتشار چنین بیانیه ای در سطح جهانی و در کنار پرهیز از مخاصمه،انشاالله تعالی و به حول و قوه الهی،حجت بر تمامی مداخله جویان در امور داخلی یمن تمام خواهد شد!        
و چنانچه پس از صدور "بیانیه یمن" ماجراجویان عداوت پیشه همچنان به جنگ و مخاصمه ادامه بدهند امید است که به اذن حضرت ملک تعالی جل العظمة،قوای الهی مداخله نموده و سران این آشوب را ازائتلاف "ابلیس – صهیون" گرفته تا پادشاه عربستان و سایر اطرافیان دخیل در این فتنه و همچنین سران تمامی کشورهای ائتلاف را همچون برگ خزان بر زمین بریزند و همچمون ربایندگانی تیزچنگ جانهای آنها را بستانند!  

آنهائیکه که آتش این فتنه را برافروخته اند و آن کسانیکه در آن دمیدند باید بدانند که اگر شعله این فتنه را خاموش نکنند قوای الهی بزودی بر آنها دست خواهند یافت و زهر تلخ ناکامی را درکام آنها فروخواهند ریخت؛
هرکجا که باشند ولو"فی بروج مشیده"!

أَیْنَمَا تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ

(ثبت نظرات)

اسما خداوند متعال

[ 26 مرداد 1395برچسب:محصولات تراریخته, بیوتروریسم, جنگ خاموش, شیرخشک آلوده, نستله شرکت صهیونیستی, محصولات غذایی دستکاری شده, بیوتروریسم, بیوتروریسم در تاریخ, نمونه های بیوتروریسم, نظم نوین جهانی, جنگ خاموش, حقایق آمریکا, محصولات تراریخته, ابزار کنترل جمعیت, واکسن در دستان بیل گیتس, حقایق صهیونیزم, واکسن های آلوده و سمی, محصولات تراریخته, بیوتروریسم, تهدید نوین علیه مسلمانان, ارل بوتز, وزیر کشاورزی دوره نیکسون, غذا یک سلاح است, ابزار غذا, محصولات تراریخته, جنگ خاموش اسراییل, بیوتروریسم,جنگ نرم,بیوتروریسم,ویروس,اخرزمان,فتنهآخر زمان,مرگ, فتنه,ایمان,جنگ,جهاد,توبه,امام,امام زمان,فراماسون,فراماسونری,دجال,رستاخیز,بیوتروریسم,کد,چله,امام,شیطان,شیطان پرستی,جهاد,داعش,جنگ,یمن,میانمار,هولوکاست,ایلومناتی,جادو,کابالا,صهیون,صهیونیسو,اسراییل,موسی,عیسی,سلیمان,نوح,جنگ نرم,اینترنت,اهنگ شیطان,رقص مرگ,, ] [ 2:54 قبل از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]

بسم الله القاصم الجبارین


بدینوسیله اکیداً هشدار می دهیم به تمامی قوای خارجی که قصد مداخله در امور کشور یمن را دارند؛

چنانچه ظرف 24 ساعت(پس از انتشار این پیام)حملات متوقف نگردد و از اقدامات مداخله جویانه در این کشور جلوگیری به عمل نیاید آنگاه حضرت حقتعالی را قسم جلاله می دهیم به حق جمیع یاوران راستینش که دست انتقام از آستین قوای الهی خارج نموده و شاهزادگان و شیوخ ناز پرورده کشور عربستان را به ترتیب اولویت نقش مداخله جویانه شان در این فتنه،شربت مرگ عاجل نوشانیده و به دیار عدم  رهسپار نماید و در نزد پیشوای تازه گذشته شان ملک عبدالله جای دهد.
بدیهیست هرگونه مسئله داخلی در کشور یمن به ملت آنها مربوط بوده و خود ایشان در مورد حل مسائل داخلیشان به شیوه ای خداپسندانه اقدام خواهند نمود.
پروردگارا قسم می دهیم تو را به حق حضرت زهرای مرضیهسلام الله علیها که فتنه گران و مداخله جویان در امور یمن را به شدت تنبیه نموده و خشم بی امان خود را برسر آنها فروبباری.
بارایزدا!آنانکه دریمن پرچم حق برافراشته اندخودرا انصارتو می دانند،پس اینک تو میدانی و انصار تو،چراکه توخودفرموده ای؛

"ان تنصرواالله ینصرکم و یثبت اقدامکم"

اسما خداوند متعال

[ 26 مرداد 1395برچسب:آخر زمان,مرگ, فتنه,ایمان,جنگ,جهاد,توبه,امام,امام زمان,فراماسون,فراماسونری,دجال,رستاخیز,بیوتروریسم,کد,چله,امام,شیطان,شیطان پرستی,جهاد,داعش,جنگ,یمن,میانمار,هولوکاست,ایلومناتی,جادو,کابالا,صهیون,صهیونیسو,اسراییل,موسی,عیسی,سلیمان,نوح,جنگ نرم,اینترنت,اهنگ شیطان,رقص مرگ,, ] [ 2:54 قبل از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 


 


 

یکی از نشانه های نزدیک شدن ایام ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام اتفاقات شگفت و رخدادهای حیرت انگیز میان ماههای جمادی الاول تا رجب سال قبل از ظهور است.
آنگونه که از مجموع روایات دریافت می گردد،حدفاصل این 2 ماه اتفاقاتی خارق عادت و نامتعارف روی داده و شاید حوادثی هراس انگیز و بهت آور جهان را در بربگیرد که سبب شگفتی و حیرت انسانها گردد!     
این ناپایداری،آشفتگی و درهم ریختگی ایجاد شده در موسم بین جمادی و رجب احتمالاً یک مورد استثنائی و ویژه خواهد بود که جامعه جهانی را به شکل بنیادی متحول کرده یا دستکم بر پیکره آن تاثیری شگرف خواهد گذاشت.               
آنچنان که از مضمون نامه اول حضرت مهدیعلیه السلام به جناب شیخ مفیدرحمة الله علیه استنباط می گردد؛         
شدت اثر این تحول یا تحولات ایجاد شده - که سرآغاز آن ماه جمادی الاول است - به حدیست که می بایست باعث بیداری انسانها گردد،انسانهای به ظاهر بیداری که درجامعه امروز در واقع در خوابی عمیق و طولانی حتی بدتر از خواب مرگ،به سر می برند!       
خود حضرتعلیه السلام از سرآغاز این مجموعه وقایع که میان جمادی و رجب اتفاق خواهد افتاد،با عنوان "رویداد عبرت آموز" یاد کرده است…   
در میان روایات رسیده از معصومینعلیهماالسلام دقیقاً و به شکلی واضح و روشن اشاره نشده است که این رویداد عبرت آموز میان جمادی و رجب چه خواهد بود،اما همانطور که در مقاله "در مسیر ظهور" اشاره کرده ام،به روایتی از حضرت علیعلیه السلام اشاره شده است که طی این حادثه شگفت انگیز،مردگان و برخی از اموات اقدام به تنبیه و تادیب آدمیان می کنند‼          
علی الظاهر این واقعه آنچنان شگفت و حیرت انگیز می نماید که حتی حضرت علیعلیه السلام نیز پیوسته از آن اظهار شگفتی و تعجب می نموده است،آنچنان که روایت می گوید حضرت بارها در این باره فرموده بودند که؛
"در عجبم از آنچه میان جمادی و رجب می بینم!"  

اما در این پست ما ابتدا به احتمال و گمانه زنی پیرامون "رویداد عبرت آموز" از منظر و دیدگاه این حقیر می پردازیم و سپس در پست بعدی به "عجایب میان جمادی و رجب" اشاره ای خواهیم داشت که به اعتقاد بنده متاثر از همین رویداد عبرت آموز است!          
اگرچه اکثر محققین و بزرگان دقیقاً "رویدادعبرت آموز" را رمزگشائی نکرده و حدس و گمانی پیرامون آن مطرح ننموده اند،اما آنچه که این بنده کمترین راجع به این رویداد عبرت آموز گمان برده ام احتمالاً همان جابجائی سیاره زهره از مدار اصلی خود به یک مدار فرعی است که اینجانب آنرا با عنوان مانور "اکسترا لوپ – Extra Loop" معرفی نموده ام. 
اما اینکه چرا بنده تصور می کنم این "مانور اکسترا لوپ" است که از سوی حضرت ولی عصرعلیه السلام درحکم رویدادی عبرت آموز تلقی شده است،بنا به نتیجه گیری ها و دلایلی است که آنها را در زیر مطرح می نمایم؛ 

ابتدا ترجمه قسمتی از نامه را که در آن به "رویداد عبرت آموز" اشاره شده است،می آوریم و سپس به شرح و توضیح دلایل می پردازیم:
             
"…از رویدادی که به هنگامه فرارسیدن جمادی الاول امسال روی خواهد داد،عبرت آموزید و از خواب گرانی که شما را ربوده است،برای رخداد سهمگین از آن بیدار شوید.بزودی نشانه ای روشن از آسمان و نشانه ای روشن از زمین پدیدار خواهد گشت و در شرق عالم رویدادهای اندوهبار و دلهره آور رخ خواهد گشود و آنگاه گروههائی که از اسلام بیرون رفته اند بر عراق سلطه خواهند یافت…"  

و اما طرح دلایل؛

دلیل اول) شما اگر دقت کنید می بینید که حضرت مهدیعلیه السلام صراحتاً در نامه اشاره نموده است که؛      
"نشانه ای روشن از آسمان پدیدار خواهد گشت"       
پس درواقع می توان اینگونه برداشت کرد که حضرتعلیه السلام به نوعی رمزگونه ما را متوجه یک رویداد آسمانی نموده است که مقارن جمادی الاول رخ می دهد…  
اما اینکه چرا اینجانب این رویداد آسمانی را به "مانور اکسترا لوپ" نسبت می دهم،در بند سوم به آن اشاره خواهم نمود!           

دلیل دوم) حضرتعلیه السلام در این نامه اشاره می کند که این "رویداد عبرت آموز" سرآغازی برای یک "رخداد سهمگین" است که مدتی پس از آن به وقوع خواهد پیوست…
در واقع اینطور که از محتوای نامه به نظر می رسد این رویداد عبرت آموز پس از چندی و در ادامه به یک واقعه تکان دهنده و شگرف منتهی خواهد شد!    
اگر شما مقاله "شرحی بر علائم نجومی آخرالزمان" را مطالعه فرموده باشید،می بینید که مانور "اورلوپ" که هم اینک مانور "اکسترالوپ" جای آنرا گرفته است،یک رخداد عجیب و نامتعارف نجومی می باشدکه سبب ساز تغییر و جابجائی مدار سیاره زهره می شود اما آنچه مهم تر از آن است مانور هراس انگیز "بلت لوپ" است که چندی بعد و متاثر از همین جابجائی مداری سیاره زهره رخ می دهد(مانور "بلت لوپ" یا حلقه کمربند مانوری است که سبب حلقه زدن سیاره زهره به دور زمین خواهد شد)…       
پس شاید بتوان مانور"Extraloop" را به رویداد عبرت آموز و مانور"Beltloop"را به رخداد سهمگین پس از آن تشبیه نموده و مطابقت داد! والله العالم

دلیل سوم) اما مورد سوم شرح و تفسیری است که جناب علامه قزوینیرحمة الله علیه در کتاب "امام مهدی از ولادت تا ظهور" بر این نامه نوشته است…آن فقید سعید در تفسیر و شرح این قسمت از نامه چنین آورده است؛

آنگاه حضرت از بحرانی که در پیش است خبر می دهد و می فرماید:   
"اذا حل جمادی الاولی من سنتکم هذه،فاعتبروا بما یحدث فیها."       
واژه "عبرت" و اعتبار به معنای پندپذیری است و از عبور مشتق شده است که انتقال از مکانی به مکان دیگر را نشان می دهد…

این بنده حقیر زمانیکه این تفسیر را ملاحضه می نمودم،حقیقتاً متعجب و شگفت زده شدم!   
واقعاً چه چیزی قراراست از مکانی به مکان دیگر انتقال داده شود!؟    
آیا این انتقال و جابجائی تنها به مفهوم ظاهری آن - یعنی انتقال ذهن- است یا معانی عمیق و گسترده تر دیگری را نیز در برمی گیرد‼؟  
خود جناب قزوینی این موضوع را استعاره و کنایه ای از انتقال ذهن انسان از موضوعی به موضوع دیگر قلمداد می کند…ایشان در این باره می نویسد؛

…و در اینجا مفهوم آن این است که ذهن انسان از کاری به کار دیگر انتقال یابد…به عنوان مثال:         
اندرز گرفتن از مرگ یعنی انتقال ذهن انسان از مرگ دیگران به مرگ خویش است و با دیدن مرگ دیگران می اندیشد که او نیز سرانجام خواهد مرد یا اینکه فلان ثروتمند دچار فقر گردید یا قدرتمندی به ذلت گرفتار آمد و انسان با این پندپذیریها از مسائل و رخدادها عبرت می گیرد…

اما به اعتقاد اینجانب مفهوم "انتقال" در این نامه فراتر از آنچیزی بوده است که آقای قزوینی بدان اشاره کرده و یا شاید هم این نامه ای چند لایه باشد که مفاهیم بنیادی و بیشتری در لایه های زیرین آن مستتر است…به هر جهت نباید فراموش کنیم که این نامه توسط کسی نگاشته شده است که بر مجموعه انسانها برتری ذهنی و علمی دارد. علی ایحال! مفهوم از این انتقال یا همان واژه "فاعتبروا" می تواند کنایه و استعاره ای از انتقال سیاره زهره به یک مدار جدید باشد که همانگونه که عرض کردم متاثر از آن پس از چند ماه علائم نجومی رعب آور و نامتعارف آخرالزمان پدیدار خواهد گشت!

پس درنتیجه شاید بتوان گفت که ؛     
منظور از"رویداد عبرت آموز" مانور احتمالی "Extra Loop" است که منجر به انتقال و جابجائی سیاره زهره از مدار فعلی خود به یک مدار جدید خواهدشد... 
و منظور از "رخداد سهمگین پس از آن" نیز مانور "Belt Loop" است که منجر به وقوع علائم نجومی نامتعارف و هول انگیز آخرالزمان خواهد شد که اهم آن همان گردش Clockwise زمین یا طلوع آفتاب از مغرب است!



اما آنگونه که این حقیر تصور کرده ام -البته مشروط براینکه حضرت حقتعالی آنها را نسبت به این فعل ماذون فرماید- مانور "اکسترالوپ" می بایست در همین تاریخ یعنی اوایل جمادی الاول و یا ایام نزدیک به آن صورت بپذیرد؛   
اهله سیاره زهره دارای 8 مرحله می باشد،و هم اینک سیاره در فاز ماقبل پایانی خود یا فاز"Resurrection - رستاخیز" قراردارد که تا نهم ماه مارس(18 اسفند)به طول می انجامد و سپس وارد آخرین فاز از گردش هلالی خود موسوم به "Lord - ارباب" خواهد شد که از روز دهم ماه مارس(19 اسفند) آغاز می گردد!    
بنابراین به اعتقاد این حقیر،با توجه به توضیحات فوق الذکر محتمل ترین زمان برای آغاز "مانور اکسترالوپ" در اواخر فاز Resurrection و از تاریخ نوزدهم فوریه (برابر با اول اسفند و اول جمادی الاول) تا روز نهم ماه مارس (برابر با 18 اسفند و 18 جمادی الاول) می باشد.       
اما آنچه که در جامع روایات از آن به عنوان "عجایب میان جمادی و رجب" یاد شده است احتمالاً متاثر از همین جابجائی مداری سیاره زهره خواهد بود!
شخصاً معتقدم که این جابجائی سیاره زهره نوعی ناپایداری و آشفتگی در سراسر منظومه شمسی علی الخصوص در سیاره همسایه اش زمین،ایجاد خواهد نمود که در برخی زمینه ها ایجاد نابرابری کرده و موازنه را برهم خواهد زد که احتمالاً برخی از عجایب میان جمادی و رجب - از جمله جنبش مردگان یا همان انقلاب اموات و همچنین فرآیند تسخیر کالبدها - از آن جمله است…  
البته موارد دیگری را نیز به عنوان رویداد عبرت آموز می توان محتمل دانست از جمله؛
- فرو رفتن منطقه "حرستا" در زمین (که در خطبة البیان به آن اشاره شده)    
- رخداد زلزله ها و طوفان های مهیب و نابودکننده در اقصی نقاط جهان
- اصابت اجرام آسمانی همانند آستروئید و شهاب سنگ به زمین(علی الخصوص آمریکای شمالی)     
که انشاالله تعالی متعاقباً به شرح و توضیح آن خواهیم پرداخت.

تصحیح و توضیح -   
حداکثر ارتفاع مداری سیاره زهره از زمین در قسمت بالای دایرة البروج،برفراز ماه مارس قراردارد و در قسمت زیرین دایرة البروج این حداکثر فاصله هم عرض با ماه سپتامبر است که در تصویر زیر نقاط A وB  نامیده شده است.در این دو نقطه،مدارهای سیاره زهره و سیاره زمین از نظر ارتفاع نسبت به همدیگر در وضعیت حداکثر یا Maximum قراردارند.  

 


متاسفانه اینجانب در طی مقالات نجومی این نقاط را اشتباهاً Maximum Elongtion معرفی نموده ام که از بابت این اشتباه که در سایه ناآگاهی و ذیق اطلاعات بنده صورت گرفته است پوزش می طلبم…         
Maximum Elongtion یا حداکثر کشیدگی تعریف دیگری دارد که انشاالله در فرصتهای آتی آنرا توضیح خواهیم داد.       
مورد دیگری که باید آنرا تصحیح نمایم زمان "اکسترالوپ" است که بنده در مقاله "در مسیر ظهور" اشتباهاً تاریخ آن را Mar-Apr 2015 عنوان نموده ام که به نظر می رسد با توجه به اطلاعاتی که در این مقاله ارائه شد در نظر گرفتن تاریخ   Feb-Mar 2015 محتمل تر و صحیح تر است!

و اما توضیح؛   
احتمال دارد که در اختتامیه این بحث سوالی مطرح شود بدین مضمون که:     
چرا مانور "اکسترالوپ" می بایست در تاریخ ذکر شده انجام گردد،درحالیکه در قبل و بعد از این تاریخ نیز احتمال انجام این مانور وجود دارد!؟       
البته کاملاً صحیح است!        
احتمال انجام مانور "اکسترالوپ" در قبل و بعد از موعد احتمال داده شده نیز ممکن است،اما مسئله اینجاست که چون آنها درنظر دارند تا این تقابل(مانوربلت لوپ)درماه جولای انجام شود،با توجه به اختلاف سرعت 2 سیاره و همچنین سایر مغایرتهای برداری و مداری و غیره به احتمال قوی انجام مانور"اکسترالوپ" تنها در این تاریخ(Feb-Mar 2015) می تواند امکان یک ملاقات نزدیک را بین زهره و زمین در آن تاریخ (July 2015)فراهم نماید‼!    
و به عنوان سوال پایانی؛       
چرا ابلیسلعنت الله علیه و پیروانش می خواهند قرار ملاقات زهره و زمین را در ماه جولای 2015 ترتیب دهند؟       
این حقیر شخصاً گمان می کنم که آنها می خواهند با سبب ساز شدن چنین رویداد شگرفی در جولای 2015،وقایع احتمالی این ماه را تحت الشعاع قرارداده و به حاشیه ببرند!    
سابقاً و در طی مقاله "درمسیرظهور" اشاره کردیم که؛
 چنانچه به اذن حضرت اللهجل الشانه اگر هم اینک در مسیر ظهور قرار گرفته باشیم ارباب وقایع پیش رو "صیحه جبرئیلی" است که انشاالله تعالی موعد آن ماه جولای 2015 خواهد بود...و شما اگر مقاله "تقویم سفیانی" را ملاحضه کنید خواهید دید که "صیحه جبرئیلی" دقیقاً در میان علائم نامتعارف نجومی آخرالزمان که در ماه جولای 2015 رخ می دهد،قراردارد!          
ابلیسلعنت الله علیه و پیروانش به پندار غلط خود تصور می کنند که اگر رویداد شگرف و خوفناکی همانند رویاروئی زهره و زمین به وقوع بپیوندد آنگاه حواس جامعه جهانی را آنقدر درگیر خود خواهد نمود که در زمان "خروج یمانی،سفیانی" و متعاقب آن "صیحه جبرئیلی" توجه بسیار کمتری نسبت به آنها معطوف خواهد شد!        
 درجائیکه امپراطوری رسانه و توزیع اخبار در دست نزدیکترین یاران قسم خورده ابلیس ملعون است،شما فکر می کنید در زمان رخداد این وقایع،به کدامین یک پوشش خبری بیشتری اختصاص داده خواهد شد!؟         
انحراف سیاره زهره از مدار خود و احتمال برخورد آن با زمین / یا خروج یمانی – سفیانی / و یا صیحه آسمانی!؟!؟       
به همین دلیل است که خدایتعالی که اصل دانائی،زیرکی و هشیاری است "صیحه جبرئیلی" را طوری طراحی نموده است که به هیچ وجه احتیاج به حمایت و پوشش بنگاه های خبری نداشته باشد!       
زمانیکه جناب روح القدس عزیز در شب 23 رمضان بانگ حق سرمی دهد،پیش از آنکه ارباب رسانه خبردار شوند و بخواهند خدعه ای برای خاموش کردن آن بیندیشند این ضمیرباطنی انسانهاست که گیرنده آن خبر است و این پیام آسمانی را بی نیاز از پوشش تریبون خبری یاوران ابلیس،تایید،تفسیر و پشتیبانی خواهد نمود.انشاالله         
اگرچه تریبون ابلیس و یاورانش و اعظم بنگاههای خبری توان شگرف خود را در درگیر نمودن ذهن انسانها در جریان 2 فتنه "شارلی ابدو" و "معاذالکساسبه" به بوته آزمون گذاشته و الحق و الانصاف هم که چند میلیارد انسان را خوب بازی دادند،اما شما یقین بدانید که "صیحه جبرئیلی" موردی نخواهد بود که آنها بتوانند آنرا به چالش کشیده و یا تحت الشعاع فتنه اعظم خود قراردهند!
صیحه آنچنان کوبنده است که حتی اجازه نخواهد داد تا آنها برای تفسیر و توضیحش از جای خود برخیزند!       
عزیزان! صیحه هیچ احتیاجی به تایید و پشتیبانی ندارد،او خود به تنهائی پشتیبان و تایید کننده خود خواهد بود.انشاالله

(ثبت نظرات)

اسما خداوند متعال

[ 26 مرداد 1395برچسب:, ] [ 2:54 قبل از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]

برای قضاء حوائج و دفع دشواریها :

برای قضاء حوائج و دفع دشواریها سوره توحید را ۷۱ مرتبه بخواند و بین آن ها صحبت نکند

منبع : تحفة الرضویة صفحه ۱۵۸ و۱۵۹

 

اسما خداوند متعال
ادامه مطلب

[ سه شنبه 22 ارديبهشت 1394برچسب:دعا, ] [ 10:26 قبل از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]






 

 

 

 
دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من
بیادرد دل افشا کن، مداوا کردنش با من
اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش، پیدا کردنش با من
بیفشان قطره اشکی، که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص، دریا کردنش با من
اگر درها به رویت بسته شد، دل بر مکن از ما
در خانه دق الباب کن، وا کردنش با من
به من گو حاجت خود را، اجابت می کنم، ان را

 

 



 

 

 

طلب کن آنچه می خواهی، مهیا کردنش با من
بیا قبل از وقوع مرگ، روشن کن حسابت را
بیاور نیک و بد را، جمع و منها کردنش با من
چو خوردی روزی امروز ما را، شکر نعمت کن
غم فردا مخور، تامین فردا کردنش با من
به قرآن، آیه رحمت فراوان است، ای انسان
بخوان این آیه را، تفسیر و معنا کردنش با من
اگر عمری گنه کردی، مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس، امضا کردنش با من

 

 

 

 

 

 

 

 




اسما خداوند متعال
ادامه مطلب

[ شنبه 4 آبان 1392برچسب:عکس,عکس طبیعت,عکس منظرهآخر زمان,مرگ, فتنه,ایمان,جنگ,جهاد,توبه,امام,امام زمان,فراماسون,فراماسونری,دجال,رستاخیز,بیوتروریسم,کد,چله,امام,شیطان,شیطان پرستی,جهاد,داعش,جنگ,یمن,میانمار,هولوکاست,ایلومناتی,جادو,کابالا,صهیون,صهیونیسو,اسراییل,موسی,عیسی,سلیمان,نوح,جنگ نرم,اینترنت,اهنگ شیطان,رقص مرگ,, ] [ 2:50 بعد از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]

 

 


تسبیح بمعنی سبحان الله گفتن است چون تکبیر که الله اکبر و تحمید الحمدالله گفتن است. و آنچه حالا به تسبیح مشهور شده سِبحه (به کسر سین) است که منظور از آن مهره‌هاییست که عدد تسبیح بآن شمارند و استعمال کلمه تسبیح که به معنی مهره های به رشته کشیده می باشد و برای شمارش عدد تسبیحات و تحمیدات و تکبیرات به کار می رئد از غلطهای مصطلح فارسی به حساب می آید که در اثر کثرت استعمال عموم و مخصوصاً فصحاء عرب و ایرانی، استعمال آن به معنی سبحه مجاز گشته است.

 

 
 
 
داستان پیدایش تسبیح و سابقه تاریخی آن
 
 
 

 

قطع نظر از اینکه تسبیح را بشر اولیه بصورت طوق و به منظور زینت از مهره های مختلف بکار می برده، بطور کلی تسبیح از دوران مسیحیت پیدا شده و مسیحیان تسبیح های طویلی را که از انتهای آن صلیب می آویختند به گردن می آویختند.

استفاده تسبیح در ابتدا حکم زینت را داشته و برای جنس دانه های این تسبیح از همه چیز استفاده می کرده اند که اغلب آنها شیشه ای بوده بعدها کشیش های نستورین که در شرق می زیستند از آن برای ذکر اوراد استفاده کردند و بعضی از کاتولیک ها نیز بهمین منظور آنرا بکار میبردند. اما پرتستان‌ها هیچوقت بدین شکل از تسبیح استفاده نکردند و حتی استعمال آنرا بدان منظور منفور می دانند زیرا می گویند در کتاب خدا راجع بآن اشاره‌ای نرفته و بطور کلی کسانی را که از تسبیح به منظور دینی استفاده می کردند تقبیح کرده و به اوهام پرستی و خرافات متهم کرده اند. زیرا بر این عقیده اند که عیسی تقلید و اوهام پرستی را منع می کند و استعمال تسبیح و امثالهم را از احکام مردم حساب می کند نه از احکام خدا. «آنگاه که کاتبان و فریسیان اورشلیم نزد عیسی آمده گفتند، چرا شاگردان تو از تقلید مشایخ تجاوز می نمایند، او در جواب گفت، شما نیز به تقلید خویش از حکم خدا چرا تجاوز می کنید سپس عبادت را عبث می کنند زیرا که احکام مردم را به منزله ی فرائض تعلیم میدهند.» (انجیل متی باب 15) .

 

 

 

شکی نیست که تسبیح از مسیحیت به اسلامیت رسوخ کرده و چون اسلام اصولاً در شرق پیشرفته و نستورین های شرقی از تسبیح به منظورهای دینی استفاده می کردند، لذا این فکر پیدا میشود که مسلمانان از کشیش های نستورین در استعمال تسبیح به منظورهای دینی اقتباس و تقلید نموده اند، و پیدایش آن در اسلام داستانی دارد که نزدیک به افسانه است. معروفست که حضرت پیغمبر (ص) بدخترش حضرت زهرا (س) فرمود که در اتمام هر نماز سی و چهار بار سبحان الله گفتن صوابی بزرگ خواهد داشت، و حضرت زهرا (س) برای این منظور نخی سبز رنگ (گویا به همین علت است که انتخاب نخ سبز رنگ را برای تسبیح نماز مستحب می دانند) را سی و چهار بار گره زد و از آن برای حساب و شمارش سبحان الله گفتن در اتمام هر نماز استفاده می نموده اند. بعدها نیز از خاک قبر حضرت حمزه دانه های درست کردند تا تسبیح به صورت تبرک و به شکل امروزی در آمد. گرچه گفته فوق تقریباً بعید به نظر می رسد ولی امکان حقیقی بودن داستان فوق را می توان به دلیل زیر بیان داشت.

 

 

 

تسبیح در اسلام از زمان پیغمبر (ص) پیدا شده و از بدو پیدایش اسلام تسبیح به منظور دینی به کار رفت تا اینکه کم کم به صورت تفننی فعلی در آمد. در مورد سابقه تاریخی پیدایش تسبیح، یک نوع دانه های تسبیح شیشه ای است که در حفاریهای مثل باستان پیدا شده و مربوط به 4000 سال پیش می باشد.


 

 

اسما خداوند متعال
ادامه مطلب

[ شنبه 27 مهر 1392برچسب:عکس,عکس طبیعت,عکس منظره,آخر زمان,مرگ, فتنه,ایمان,جنگ,جهاد,توبه,امام,امام زمان,فراماسون,فراماسونری,دجال,رستاخیز,بیوتروریسم,کد,چله,امام,شیطان,شیطان پرستی,جهاد,داعش,جنگ,یمن,میانمار,هولوکاست,ایلومناتی,جادو,کابالا,صهیون,صهیونیسو,اسراییل,موسی,عیسی,سلیمان,نوح,جنگ نرم,اینترنت,اهنگ شیطان,رقص مرگ,, ] [ 6:45 بعد از ظهر ] [ فخـــــــــــــــــــــــــــــاری♣سخنانی از بزرگان♣جمع آوری بعضی مطالب مفید از سایتهای دیگر♣استفاده از احادیث و گفته بزرگان ♣رجوع به کتابهای تاریخی دنیا♣منابع ارزشمند روانشناسی♣بحث های ریاضی♣اشکال هندسی♣داستان ها و گفته های قرانی♣ ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

نگاه سوم دریچه ایی بسوی روشنایی آرامـــــــــــــــــــــــــــــــش نیایـــــــــــــــــــــــــــــــش خودســــــــــــــــــــــــازی شـــــــــــــــــــــــــکرگزاری متجلی ساختن آرزوها و خواسته ها ♥♥♥♥♥♥ مــــــــــــــــــــــــــــراقبــــــــــــــــــــه ♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣ اگه از آن دسته انسانهای عجول وشتابزده هستید. اگه فقط نتیجه برای شما مهم است. اگه نمیتوانید صبر و حوصله پیشه خود سازید. اگه علت ها واما ها واگرها وچراهاباعث شده ناامیدی را پیشه کنید به نگاه ســـــــــــــــــــــوم ادامه ندهید نگاه سوم شکیابایی وصبر از شما میخواهدتا برای شما روشنایی به ارمغان آورد به نگاه سوم خوش آمدید ◘◘◘◘ انسانها باید بیاموزند که نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشق شان باشد، تنها کاری که می توانند بکنند این است که خودشان او را دوست بدارند . بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم هایی عمیق در قلب کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم، اما سال ها طول می کشد تا این زخم ها را التیام بخشیم . بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه کسی است که به کمترین ها نیازمند است . بیاموزند انسان هایی هستند که ما را دوست دارند فقط نمی دانند که چگونه احساساتشان رابیان کنند . بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند اما به همان یک نقطه دو دید مختلف داشته باشند . بیاموزند کافی نیست که فقط دیگران را ببخشند بلکه باید بتوانند خود را نیز ببخشند. دیگر وبسایت و وبلاگ های ما balhayeparvaz.loxblog.com وnegahesevom2.loxblog.com وzarrinmadarkavir.ir وfakharii.loxnlog.com
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 390
بازدید کل : 19893
تعداد مطالب : 103
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



پخش ویدیو